خود سازماندهی تیم ها (Self-Organizing Teams )

تیمم های چابک شامل افرادی - شبیه به سازمانهای غیر وابسته-  هستند که در ساختار خود سازماندهی و خود- نظم دهی با یدکیگر تعامل دارندد.  در این تیمها، افراد دارای درجه ای از اختیارات می باشند و آنها به نوبه خود، خود نظم دهی تمرین می کنند. تیم های بزرگ چابک که شامل چندین تیم تخصصی و با ویژگیهای مختلف می باشند نیز به همین شیوه عمل می کنند- هر فرد یک سازمان در تیم می باشد و خود تیمها هم یک سازمان در پروژه می باشند. 

 در ساخت تیم های بزرگ چابک، شبکه، جایگزین ساختار سلسله مراتبی عمومی می شود،تصمیم گیری و همکاری می بایست به دقت طراحی شوند و دیسیپلین ها قوانین ارتباطی بین تیمها را منعکس می کنند. ایجاد چارچوب خود سازماندهی برای تیم های بزرگ مستلزم داشتن موارد ذیل می باشد: 

 • بکارگیری رهبران مناسب

• بیان ساختار شکست کار و استراتژی یکپارچه سازی

• تشویق تعاملات و جریان اطلاعات براساس تیمهای سازمان

•رهبر پروژه، مسئول تشکیل تیم پروژه با افراد مناسب می باشد

در سطح تیم، بکارگیری افراد مناسب به معنی پیداکردن آنهایی است که از نظر فنی و رفتارهای فردی مناسب هستند. در سطح پروژه، تیم رهبری پروژه و رهبر پروژه برای اطمینان از اینکه رهبران مناسبی به هر یک از تیمهای تخصصی و قابلیت تخصص داده شده باشند، كار مي كند. تیم رهبری پروژه، مسئولیت اطمینان حاصل نمودن از اینکه هر شخصی چشم انداز محصول را متوجه شده باشد دارا مي باشد. فرآیند تصور در فصل ششم شرح داده شده است.- چشم انداز، اهداف، محدودیتها، پیکره معماری، برنامه انتشار- نیاز به حرکت کردن در کل پروژه را دارند.

سپس، هر تیم قابلیت حرکت بر اساس تمرین تصور خودش- جعبه چشم انداز و غیره- برای بخش های خاص محصول دارد. نمای کلی معماری، تشریح اجزاء، تعاریف روابط می تواند کمک به هر تیم قابلیت برای فهم تصویر بزرگ و بخش محصول کند. یکی از وظایف مهم تیم، مدیریت وابستگی ها می باشد، توالی وظیفه به رهبر پروژه انتساب داده می شود. اغلب خیلی از مدیریت وابستگی به دلیل توسعه سریالی به دام می افتند- مدیریت یا مستند سازی ارجح به تعاملات می باشند. در تیم قابلیت، اعضا خودشان وابستگی بین داستانها را مدیریت می کنند. آنها وابستگی ها را در جلسات برنامه ریزی و بر روی کارتهای داستان نشان می دهند، و برنامه ریزی جایگزین وقتی آنها مشکلات را پیش بینی می کنند پيشنهاد مي دهند.

آنها همچنین وابستگیها را طی جلسات ایستاده روزانه شناسایی می کنند. این بحث و گفتمان، نه تنها وابستگی ها را شناسایی می کند بلکه همچنین ماهیت این وابستگی و چگونگی اختصاص کار برای انجام آن را نیز نشان میدهند. همین بحث ها در سطح تیمها طی برنامه ریزی انتشار در سطح کلان اتفاق می افتد. رهبران پروژه ممکن است درباره وابستگی ها بدانند، اما اعضای تیم نیازمند اطلاعات جزئی تر برای درک چگونگی کار با آنها هستند. اگر چه راهکارهایی هستند که تعاملات بین تیمها را مشخص می کنند (برای مثال: جلسات ایستاده روزانه)، ولي مجموعه کوچکی از راهکارها که تمام شرایط پروژه های بزرگ را پوشش دهند، وجود ندارد. هر پروژه منحصر به فرد می باشد و تیم رهبری نیاز به تجربه در راهکارهای تعاملی دارد همانگونه که افراد فنی انجام می دهند. گفته شد، چندین راهکار کلیدی می تواند برای ایجاد انواع روابط مناسب و تعاملات بین تیمهای مختلف كمك كنند. یکی از راهکارها "داستانهای الزامی بین تیم " می باشد که در بخشهای بعدی درباره آن توضیح خواهیم داد. یکی دیگر از راهکارها ، قوانین تعامل و پاسخگویی بین تیمها می باشد.

امتیاز دهی

امتیاز : 98.33% - 3 votes
98%