رهبران و تیم هایی که خواهان پیشرفت و شکوفایی سازمان خود هستند بایستی اولویت های خود را بازبینی کرده و تلاش های لازم را در مسیر دیگری ادامه دهند و در سریع ترین زمان ممکن از《تولیدات انحصاری محصولات و خدمات》به سمت《ارائه دهندگان ارزش》به مشتریان و سایر ذینفعان خود حرکت کنند.این دگردیسی بیش از یک تغییر، نیازمند نگرشی است که توسط یک هدف تجاری مشترک هدایت و از طریق مدیریت بهبود مستمر، پشتیبانی گردد.
دفتر مدیریت ارزش (VMO) رسالت پرورش و اشاعه این نوآوری را برعهده دارد.این مقاله به بیان این مفهوم می پردازد، همچنین مزایا و سایر موضوعات مرتبط با آن را شرح می دهد.
پورتر و تیسبرگ (۲۰۰۶) در نشریه《تعریف مجدد مراقبت های بهداشتی: ایجاد رقابت مبتنی بر ارزش در خصوص نتایج برای مدرسه کسب و کار هاروارد》،به بررسی مشکلات و شکست های سیستم سلامت آمریکا که اساساً در آن زمان شکست خورده بود و نیازمند تمرکز بر رویکرد《مراقبت های بهداشتی مبتنی بر ارزش》(VBHC) بود، پرداختند.آنها حامی《تغییر مسیر و بازسازی سیستم های مراقبت با هدف نهایی ایجاد ارزش برای بیماران》بودند.به گفته آنها، ضروری است که ارائه دهندگان خدمات، فرهنگی که بر مقدار و حجم خدمات ارائه شده تأکید دارد را کنار گذاشته و فرهنگ مبتنی بر ارزش را اتخاذ نمایند.
کاپلان و همکاران (۲۰۱۵) مفهوم دفتر مدیریت ارزش(VMO) را که همچنان در حوزه خدمات بهداشت و درمان به عنوان مرکز تعالی(CoE) یا یک گروه کاری واجد الشرایط که متمرکز بر انتشار سریع اطلاعات میباشد و نگرش VBHC و خلق آموزش های لازم برای اجرای آن را به صورت یکپارچه در سراسر سازمان معرفی کردند.پژوهشگران از جمله سایر مزایای اتخاذ VMO را پشتیبانی از موارد زیر بیان کرده اند:
- کاهش تنوع در فرآیندهای مراقبت استانداردسازی اندازه گیری نتایج و هزینه های متحمل شده و همچنین پیشنهاد مدل های جدید پرداخت مبتنی بر ارزش طراحی مجدد براساس هماهنگی یکپارچه کمکهای پزشکی توسط واحدهای مراقبت "سفر بیمار" (سفر بیمار: فرآیندهای لازم جهت دریافت خدمات بهداشت و درمان برای بیمار) حصول اطمینان از همسویی پلت فرمهای جدید فناوری اطلاعات با《برنامه مبتنی بر ارزش》و همچنین آموزش، پژوهش و بهبود نوآوری به صورت مستمر
سرانجام مفهوم ارزش و دفتر مدیریت ارزش (VMO) چیست؟
برخلاف آنچه ممکن است عقل سلیم توصیه کند، ارزش نه با برتری مرتبط است و نه منحصرا با سود مالی. این بدان معنا نیست که عایدی مالی در زمینه تجارت پایدار از اهمیت، اعتبار و جایگاه کمتری نسبت به قبل برخوردار خواهد بود؛ بلکه باید برای خلق و مدیریت ارزش از یک راه حل در دسترس، ملموس و مطلوب درخصوص محصول،خدمات یا هردو استفاده کرد که نه تنها برای سهامداران، مدیران، شرکا، تأمین کنندگان ،بلکه برای مشتریان سازمان نیز قابل فهم باشد.
ارزش مفهومی ضروری و قابل اندازهگیری است. نیازی که مشتری مایل است برای آن هزینه کند، زیرا وی با کسب ارزش، سودی به مراتب بیشتر از هزینه ای که کرده است، بدست میآورد.
به عبارت دیگر، ارزش میتواند ملموس یا نامشهود باشد و برابر با اختلاف سود (مالی یا غیر مالی) از هزینه یا تلاشهای لازم جهت کسب ارزش است. ارزش بدین گونه محاسبه میگردد:
ارزش = منافع مالی یا غیر مالی - هزینه منابع یا تلاشهای انجام شده
ارزش = منافع مالی یا غیر مالی / هزینه منابع یا تلاشهای انجام شده
نويسندگان این مقاله، دفتر مدیریت ارزش (VMO) را به عنوان یک ساختار رسمی یا غیر رسمی که به فراهم آوری خدمات مرتبط با خلق مستمر ارزش برای سازمان با تمرکز بر مشتری و همسو با هدف سازمان می پردازد، تعریف میکنند.اهداف اصلی، بهبود نتایج و کاهش هزینه از دیدگاه مشتری و سازمان و همچنین اولویت قراردادن نوآوری و خلق ذهنیت ارزش محور است.
مدیریت ارزش، ارکان و مزایای آن
مدیریت ارزش کاربرد دانش، مهارت ها، ابزارها و تکنیک ها برای شناسایی مستمر، طرح ریزی و ایجاد ارزش برای سازمان ها، مشتریان آنها و سایر ذینفعان از طریق پورتفولیوها، برنامه ها، پروژهها و عملیات است.ما عناوین زیر را جهت مدیریت ارزش مستمر پیشنهاد میدهیم:
- حاکمیت ارزش: مسئول تعریف قوانین، دستورالعمل ها و مدل حاکمیتی مرتبط با مدیریت ارزش در سازمان است.
- جریان های ارزش: مجموعهای از فرآیندها و فعالیتهایی که باید انجام شوند تا به طور مؤثر ارزش را به مشتری ارائه کنند.
- تیم های ارزشی: تیمهای متمرکز بر توسعه و ارتقاء راهحلهایی (محصولات، خدمات یا هر دو) که با استراتژی سازمان همسو بوده و برای مشتریان ارزش ایجاد میکنند. این تیمها بایستی دارای مهارتهای فنی، رفتاری و بنیادی جهت دستیابی به مدیریت خود را باشند.
- فناوری ارزش: به مجموعه ای خودکار از فرآیندها و ابزارها برای جمع آوری، پردازش، تجزیه و تحلیل، توزیع و ذخیره کلیه اطلاعات مربوط به مدیریت ارزش اطلاق میگردد.داشتن یک سیستم اطلاعات مدیریت ارزش (VMIS) مهم است.در میان مزایای مدیریت ارزش برای سازمان ها، به موارد زیر براساس Axelos (۲۰۱۰) تأکید میکنیم:
۱. به حداکثر رساندن نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
۲. به حداقل رساندن سرمایهگذاری و هزینه کل مالکیت (TCO)
۳. بهینهسازی در استفاده از منابع سازمانی
۴. افزایش رضایت مشتری
۵. تولید مؤثر و بهبود ارائه محصولات و خدمات
۶. صرفه جویی هزینه با حداقل تأثیر بر کیفیت اساسی محصولات و خدمات
۷. شناسایی دقیق تر فرآیندها، پروژه ها، محصولات و خدمات غیر ضروری
۸. کاهش اتلاف و هدررفتهای گزاف
بدیهی است که تغییر مسیر از سوی فرهنگی که بر مقدار و حجم خدمات ارائه شده تأکید دارد، به سمت فرهنگ ارزش محور مستلزم تلاش قابل توجه برای تغییر و تطبیق اولویتهای سازمانی و سیستم پاداش مدیریت از طریق ایجاد یک ذهنیت جدید و پرداختن به چالشهای رفتاری است؛ و اینگونه است که یک دگردیسی واقعی رخ خواهد داد که در مقالات دیگر مورد بررسی خواهد گرفت.
نتیجه گیری
قطعا زمان کنار آمدن با اتلاف منابع و ارائه ارزشهای مبهم به مشتری و سایر ذینفعان، حداقل در سازمانهایی که مایل به پیشرفت در محیطهای رقابتی و بسیار دشوار هستند به پایان رسیده است.غلبه بر چالشهایی مانند درک عمیق نیازهای مشتریان و گرایش به سوی اجرای مدیریت مبتنی بر ارزش با هدف تمرکز بر آگاهی مشتریان (که از طریق پشتیبانی توسط روند اجرای فرآیندها با سرعت و به صورت مستمر بهبود مییابد، انجام میشود)، بایستی اولین مواردی باشد که مورد توجه رهبران و تیمهایی که خواهان تفاوت واقعی با رقبا هستند، قرار میگیرد.